دولت‌ها:

دولت به عنوان تابع حقوق بين‌الملل بايد داراي: جمعيت دايمي سرزمين معين، حكومت، حاكميت باشد.

نكته: رويه سازمان ملل متحد بر پذيرش عضويت ميكرو كشورها در سازمان‌ بوده است.

شناسايي دولت‌ها:

شناسايي در دو حالت مطرح مي‌شود:

الف) ايجاد دولت جديد (مثل تأسيس تانزانيا)

ب) تشكيل حكومت جديد

شناسايي طبق نظريه مؤسسه حقوق بين‌الملل در بروكسل عبارت است از:

عملي است كه به موجب آن دولت‌هاي قديمي وجود يك جامعه سياسي جديد و مستقل را كه قادر به رعايت حقوق بين‌الملل است در سرزمين معيني تصديق و تأييد مي‌كنند و در نتيجه اراده خود را داير به شناسايي آن به عنوان عضو جامعه بين‌المللي اعلام مي‌دارند.

 

شرايط شناسايي: استقلال ـ ثبات داخلي ـ قلمرو مشخص.

 

ماهيت شناسايي دولت‌ها:

نظريه ايجادي يا تأسيسي: عمل شناسايي به منزله اعطاي شخصيت بين‌المللي به دولت جديدالتأسيس است.

نظريه اعلامي: عمل شناسايي صرفاً به دليل اعلام ورود دولت جديد در جامعه بين‌المللي از سوي دولت ثالث است.

دكترين لاترپاخت: هر گاه شرايط مقرر در حقوق بين‌الملل براي احراز وضعيت دولت محقق شود بايد دولت‌ها آن را به رسميت بشناسد.

 

صلاحديدي يا اختياري بودن شناسايي:

حقوق بين‌الملل به دولت‌ها اين اجازه را داده است كه به هر نحوي كه صلاح مي‌دانند عمل كنند الزامي به شناسايي نيست. اما آن‌ها از يكسري محدوديت‌ها برخوردارند:

منع شناسايي زودرس ـ منع استرداد شناسايي ـ منع شناسايي دولت‌هاي ايجاد شده به واسطه زور ـ منع شناسايي به دستور سازمان‌ها ملل متحد.

 

چگونگي شناسايي:

الف) صريح (فردي و جمعي)  ضمن يك سند رسمي

ب) ضمني (فردي و جمعي)  معمولاً با برقراري روابط ديپلماتيك و كنسولي