287- اصل استصحاب
استصحاب | تعريف: ابقا ماكان يعني حكم به بقاي آنچه وجود داشته است و از اصول محرزه است. |
| ||||||
عناصر | 1- يقين به سابق: به وجود آن در سابق يقين دارم. 2- شك لاحق : آنچه را در سابق به وجودش يقين داشتيم اكنون مورد ترديد است. 3- وحدت بین موضوع متیقن و مشكوك (وحدت موضوع) 4- تعدد زمان متیقن و مشكوك (تعدد زمان) 5- تقدم زمان متیقن بر مشكوك 6- وحدت زمان شك و يقين 7- فعليت يقين و شك |
| ||||||
اقسام | از جهت مستصحب | وجودي : وجود چيزي كه قبلاً مسلم بوده مورد ترديد قرار گيرد و آنرا موجود فرض كنند مثل استصحاب وجود غايب مفقود الاثر. عدمي: عدم چيزي كه در سابق محرز و مسلم بوده وجود آن در زمان بعد از آن مورد ترديد باشد و آن را معدوم فرض كنيم. حكمي: حكم قضيهاي مورد ترديد قرار گيرد در حاليكه سابقاً آن حكم مسلم بوده وجود آن استصحاب شود. موضوعي: موضوع قضيهاي مورد ترديد قرار گيرد و وجود آن استصحاب شود مانند استصحاب وجود دين سابق در صورت اقرار فرد به پرداخت دین. |
| |||||
از جهت دليل يقين سابق | حكم عقل حكم شرع | |||||||
|
|
از جهت منشا شک لاحق |
شك در مقتضي: شك در مقدار قابليت و استعداد بقاي موضوع مثل نكاح که داراي قابليت بقا است. |
| ||||
شك در رافع | با فرض اقتضاي بقا و قابليت دوام موضوعي در بقا و دوام آن ترديد شود. | |||||||
| ||||||||
اقسام | وجود رافع:نميدانيم رافعي به وجود آمده يا نه مثل طلاق | |||||||
|
|
| رافعيت موجود: ميدانيم رافعي به وجود آمده ولي در تأثير آن ترديد داريم. | |||||
|
288- تعارض استصحاب با سایر ادله:
تعارض استصحاب | تعارض استصحاب با امارات: استصحاب اصل است و نميتواند با دليل واماره معارضه کند و در جايي به کار ميرود که دليلي بر واقع وجود نداشته باشد. الاصل دليل حيث لا دليل(اصل در جایی به کار می رود که دلیل و اماره نباشد + استصحاب فرش الامارات |
---|---|
تعارض استصحاب باظن: ظن خاص و معتبر بر استصحاب مقدم است زيرا اصول هنگامي استفاده ميشود که قطع يا يقين معتبر وجود نداشته باشد. امارات ظن معتبر هستند که شارع آنها را حجت دانسته است. | |
تعارض اصل استصحاب با اصول ديگر: تعارض با اصل برائت: استصحاب همواره مقدم است زيرا محل برائت شک در تکليف است و استصحاب حکم سابق این شک را برطرف می کند و استصحاب به منزله حکم فرض ميشود و دليلش اخص از برائت است. تعارض با اصل احتياط: استصحاب همواره مقدم است ، زيرا محل احتياط شک در مکلف به است و با اجراي اصل استحصحاب شکی باقي نميماند تا اصل احتياط را جاري کنيم. تعارض با اصل تخيير: استصحاب همواره مقدم است ، زيرا محل تخيير شک در تکليف است و تکاليف قابل جمع نيستند و با اجراي استصحاب در جائيکه حالت سابقه وجود دارد ترديد و تخيير از بين ميرود. | |
تعارض دو استصحاب : دو استصحاب گاهي معلول علت ثالثي هستند و گاهي يکي از دو استصحاب سبب استصحاب بعدي ميشود در صورت اول و دوم استصحاب سببي بر استصحاب مسببي مقدم است. گاهي هيچ يک سببي و مسببي نيستند و در برخي موارد تعارض و تساقط ميکنند مثل شک در تقدم و تأخير فوت وارث و مورث در حادثه رانندگي يا آتش سوزي. | |
تعارض با قاعده يد: چه استصحاب وجودي و چه استصحاب عدمي، قاعده ید مقدم است به عنوان مثال اگر فردي متصرف مالي باشد نميتوان با استصحاب عدم تصرف سابق، مالکیت و تصرف وی را نفی نکرد. | |
تعارض با قاعده صحت: قاعده صحت به معني درست دانستن اعمال مردم است و قويترين دليل حجيت آن بناي عقلا است و شارع آنرا حجت دانسته و بر استصحاب مقدم است. *در مورد صحت معامله مجنون ادواري با وارد بودن صحت بر استصحاب حکم بر صحت معامله ميدهيم. | |
تعارض با قاعده فراغ و تجاوز: با اجراي اين قاعده در صورت شک در انجام تکليف که اجزاي مختلف دارد پس از اجرای هر یک از اجزاء حکم بر اجرای قاعده و عدم اعتبار شک ميکنيم و در اين صورت اين قواعد بر استصحاب مقدم هستند. | |
| تعارض با قاعده قرعه: استصحاب وارد و مقدم بر قرعه ميباشد. (قرعه اصل است) |
کليات استصحاب | مبناي حجیت استصحاب: 1-مبناي عقلا و طريقه عقلايی بودن 2- غريزه و فطرت 3- دليل عقلی به حجیت ظن و بقاي حالت سابقه 4- دليل عقلی به واسطه استقراء احکام شرعي 5- اخباري مثل خبر زراره 6 -نوعي مصلحت انديشي |
سابقه تاريخي: از ابتکارات شافعيه بوده است و تکامل آن با شيعه بوده است. | |
تعارض استصحاب با ظاهر حال: ظاهر حال حجت است و حجيت آن مبتني بر بناي عقلا است و عدم رد شارع و ظاهر و حال اماره است (اماره قضايي) پس ظاهر حال مقدم است. تعارض ادله: حکم تعارض عقلاً تساقط است. | |
شرايط تحقق: 1-تعداد متعارضين: حداقل 2 دليل متعارض وجود داشته باشد. 2-متعادل نبودن: تعادل تا تکافو يا تساوي: هيچ يک برتري يا مرجحي نداشته باشد ≠ تراجيح | |
حکم 2 دليل متعارض: بايد ديد آيا ميتوان از راه تخصص يا تخصيص يا ورود يا حکومت يا جمع عرفي تعارض آنها را بر طرف کرد و در صورت امکان بايد هر دو دليل را به کار بست و تعارض را رفع کرد: الجمع مهما امکن اولی من الطرح. در تعارض چند حالت وجود دارد اول اينکه مثل آنچه گفته شد با جمع عرفي هر دو را به کار برد ، گاهي و در بیشتر اوقات تناقض دو دليل را تعارض ميگويند و به همين دليل است که چون تعارض واقعی نيست به يکي از صور مذکور قابل جمع ميباشد. اگر بين دو دليل واقعاً تعارض باشد: تساقط پيدا ميکنند ( اذا تعارضا تساقطا) مگر اينکه شرايط نسخ وجود داشته باشد. |
289- شک ساری : همانگونه که گفته شد یکی از شرایط ایجاد اجرای استصحاب متفاوت بودن زمان متیقن و مشکوک می باشد و اگر چنین نباشد و زمان متیقن و مشکوک یکی باشد و شک و تردید به عقب برگردد و یقین سابق را از بین ببرد و شک لاحق یقین سابق را از بین ببرد شک ساری می باشد.